خلسه

دلنوشته

از پیشینیانم متنفرم

میترا
خلسه دلنوشته

از پیشینیانم متنفرم

از پیشینیانم متنفرم از از دینشان از غیرتشان از آئیینشان از همه احکام زن ستیزانه اشان پس چرا باید لباسشان برایم دلچسب باشد . من شک ندارم در زندگی پیش از تولدم فرسنگها از این دیار دور بوده ام . آنقدر دور که هیچ کدامشان خوابش را نمی بینند . من در رویاهایم یک جای سبز و بی نهایت آفتابی می بینم و درختانی در کنار رودخانه و پرندگانی که رنگ رنگند .

من شاید یک پروانه بوده ام شاید



تاريخ : دوشنبه بیست و هشتم مهر ۱۴۰۴ | 9:32 | نویسنده : میترا |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.