خلسه

دلنوشته

کیفیت زندگی  من

میترا
خلسه دلنوشته

کیفیت زندگی  من

سلام خدای خوبم . من خوبم بهترم . هر بعد از ظهر می رم پیش مامان /هنوز به تنهایی عادت ندارد و ازم خواسته تا مدتی شبها برم اونجا . از دیروز چله زیارت عاشورا برای بابا شروع کردم امیدوارم واقعا" براش تاثیر داشته باشه و ما اشتباه نکنیم به هر حال از اینکه هیچ کاری نکنم بهتره .گمان می کنم هر اتفاقی که برای انسان می افته او را به یک ورژن جدیدتر و شاید بالاتر تبدیل می کنه . از وقتی بابا رفته احساس می کنم واقعا" بزرگتر شده ام . کم حرف تر شده ام و سعی می کنم کنترل بیشتری رو زندگیم داشته باشم و از طرفی گویی بیشتر اماده پذیرش مرگ هستم .

گمانم باید کمتر راجع به مرگ بنویسم . و سعی کنم زندگی با کیفیتی داشته باشم . و ره توشه ای بسازم برای آن دنیا . زندگی ما ناخودآگاه پر از گناه های ریز و درشته . بهتره سعی کنیم هر روز ادم بهتری باشیم . چطوری زندگیمو با کیفیت کنم ؟

به نظر من در کنار عبادت و یاد اخرت باید از این دنیا هم لذت برد . نماز و عبادت و دعا به جای خود . گپ های دوستانه و شاد با اقوام و عزیزان . سفر تفریحی و خرید انچه دلمون می خواد باید باشه . و همیشه طوری زندگی کنیم که پول در خدمت ما باشه به جای جمع کردن پول برای روز مبادا . پولمون و درست وزیبا خرج کنیم . اندخته ای برای فرزندان . کمک به فقرا و لذت از زندگی ................

خدا را شکر بابت همه چی . ممنون که با منی



تاريخ : چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 8:48 | نویسنده : میترا |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.