
جزء بهترین کتابهایی هست که خوندم . در عین حال که یک درام عاشقانه است یک کتاب فلسفی و اخلاقی هست . من تولستوی را تحسین می کنم که مثل یک پیامبر خلاق در لابه لای یک داستان که چندان عجیب هم نیست . نکات ریز اخلاقی و جملات انگیزشی را بیان می کند . به نظر من تمام سخنان ایشان را باید قاب گرفت .
![]()
راستی من فیلمش را هم دیدم بسیار زیبا و عالی عین کتاب بود . اگه حوصله کتاب خوندن ندارید فیلمش را پیشنهاد می کنم .
آناکارنینا، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1877 به چاپ رسید. آناکارنینا، همسر مقامی دولتی و قدرتمند، و زنی زیباست که عاشق افسری ثروتمند به نام کنت ورانسکی شده است. آنا که بی صبرانه به دنبال یافتن حقیقت و معنا در زندگی خود است، هنجارهای جامعه ی روس در آن زمان را زیر پا گذاشته و به منظور زندگی در کنار معشوق خود، همسر و پسرش را ترک می کند. اما پس از این کار، شرایط بسیار سختی برای او به وجود می آید که فرار از آن، نامحتمل به نظر می رسد. این رمان به داستان زندگی شخصیت دیگری نیز می پردازد: زمین داری به نام کنستانتین لوین که تولستوی، او را بر اساس شخصیت خود خلق کرده است. در حالی که آنا می خواهد از طریق عشق به خوشبختی برسد، لوین جست و جوی خود برای رضایت روحی را از طریق ازدواج، خانواده و سخت کار کردن پیش می برد.
جملات زیبا ی کتاب:
خانوادههای خوشبخت شبیه همند؛ اما گرفتاریهای یک خانواده بداقبال، خاص خودش است.
�من هر چیزی را که از پدرانم از راه عرق جبینریختن به من رسیده باشد را باارزش قلمداد میکنم؛ اشراف یعنی ما نه آنهایی که زیر سایه صاحبان قدرت زندگی میکنند و خودشان را به کوچکترین مبلغی میفروشند.�
�ما در ده سعی میکنیم غذا را تا جایی که ممکن است تند بخوریم تا بتوانیم به کارهایمان برسیم و حال در اینجا من و شما داریم سعی میکنیم تا جایی که ممکن است شامخوردنمان طولانی بشود...� �البته تمام هدف تمدن این است که هر چیزی را به سرچشمه لذت تبدیل کند.
�من فکر میکنم اگر به تعداد آدمها، تنوع فکر وجود داشته باشد، پس به تعداد دلها هم انواع عشق وجود دارد.�
پس نوشت:
من عاشق کتابخانه و کتابام نیستم من عاشق کتابایی هستم که تو ذهنم بایگانی شده
موضوعات مرتبط: کتاب



